فیلم Monster Hunter به طرز واضحی در ارائهی اقتباس سینمایی درست یک مجموعه بازی بزرگ شکست خورد. اما آیا توانست حداقل تبدیل به یک سرگرمی یک بار مصرف قابل تحمل شود؟ آنها درحالیکه باید به مراتب جلوتر از منابع اقتباس خود بروند، حتی از چنگ زدن به استانداردهای بلاکباسترسازی هم بازمیمانند. تعداد قابل توجهی از اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی ساختهشده از روی بازیهای ویدیویی، به طرز عجیبی ضعیفتر از حد انتظار ظاهر میشوند. چرا که نهتنها هیچ ایدهای برای اقتباس درست از روی چنین آثار بهخصوصی ندارند، بلکه معمولا حتی در تیک زدن قواعد کلی ساخت یک محصول سرگرمکننده نیز به مشکل میخورند. بازیهای ویدیویی همواره خواه یا ناخواه باید با پذیرش حذفیات اساسی قدم به سینما و تلویزیون بگذارند. چرا که یکی از اصلیترین ستونهای هنر هشتم، تعامل مخاطب با اثر و نقش داشتن واضح او در شکلگیری تجربهی نهایی است. هیچ فیلم ساختهشده از روی سری بازی Monster Hunter نمیتواند احساس فشردن دکمهها در اوج هیجان و موفقیت در شکست یک هیولا قدرتمند را بهصورت کامل به مخاطب منتقل کند. همانگونه که هرگز فیلم سونیک نمیتواند احساس شگفتانگیزِ نقش داشتن در دویدن بسیار سریع سونیک و تلاش برای از دست ندادن سکهها را تحویل من و شما دهد. در نتیجه فیلمها و سریالهای اقتباسشده از روی بازیهای ویدیویی حتی اگر با استانداردهای هنر هفتم سرتاسر بدون ایراد باشند، باز قطعا در اقتباس کامل بخشی پراهمیت از تجربهی ارائهشده توسط بازیها ناتوان ظاهر میشوند. نیمهی نخست فیلم Monster Hunter را تقریبا نمیشود تماشا کرد به همین خاطر بارها و بارها همه میگویند که فیلمها و سریالهای ساختهشده براساس بازیهای ویدیویی باید داشتههایی بهخصوص را یدک بکشند؛ مواردی که به جهان اثر افزوده میشوند و به ارزشهای آن پر و بال بیشتری میدهند. اینگونه شاید آمدن نکات مثبت جدید و عناصر ارزشمند بیشتر به اثر، کموبیش از پس پر کردن جای خالی «تعامل&,Monster Hunter,نقد فیلم, ...ادامه مطلب